بسم الله الرحمن الرحیم . . . در اینجا به ارتقای ایمنی شغلی، صیانت از نیروی کار و مسائل بازرسی کار خواهم پرداخت

۱۵ مطلب با موضوع «حادثه» ثبت شده است

جایگاه ایمنی در وزارت کار و سایر وزارتخانه ها و سازمانهای کشور کجاست؟!

 

حادثه پلاسکواگر چه حوادث دردناکی مانند حادثه پلاسکو، سانحه قطار سمنان، آتش سوزی مدرسه شین آباد پیرانشهر، حریق مسجد ارگ و… هر کدام داغی سنگین و فراموش نشدنی بر دل مردم ایران عزیز گذاشته اند، اما حقیقتاً چقدر از این حوادث درس گرفته شده است؟! جایگاه ایمنی در وزارت کار کجاست؟! در آموزش و پرورش کجاست؟! در مدیریت شهری و شهرداریها کجاست؟! در ساخت و ساز ساختمانها و صنایع مختلف تولیدی کجاست؟! در درمانگاه ها و بیمارستانها کجاست؟! وقتی نگاهی به استانداردهای مختلف مرتبط با ایمنی مثل OHSAS 18000 یا HSE MS می اندازیم میبینیم که جایگاه ایمنی در همه این استانداردها، بدون واسطه زیرمجموعه مدیریت ارشد سازمانها تعریف میگردند، چرا که اگر قرار باشد متولیان ایمنی بتوانند به موقع و مؤثر وارد عمل شوند و نسبت به ایمن سازی اقدام کنند، چاره ای وجود ندارد جز این که بتوانند به راحتی و بدون واسطه و با جایگاه سازمانی مناسب، به مدیر ارشد سازمان دسترسی داشته باشند.

متأسفانه آنچه که در واقعیت شاهدیم با آنچه که استانداردها میگویند تفاوت زیادی دارد، چرا که تقریباً تمام سازمانها و وزارتخانه ها یا اساساً فاقد توجه به جایگاه ایمنی هستند و یا جایگاهی بسیار ضعیف و متزلزل برای ایمنی قائل شده اند که عملاً امکان ورود محکم و مؤثر برای ایمن سازی سازمانها، نهادها، صنایع و… و زیرمجموعه هایشان را ندارند. به عنوان مثال، آموزش و پرورش که هر ساله تعداد زیادی حوادث ریز و درشت دارد و با کودکان و نوجوانان سروکار دارد فاقد جایگاه مناسب برای ایمنی است، حال این که اگر یک معاونت یا اداره کل ایمنی که مستقیما زیر نظر وزیر باشد تشکیل گردد، عملاً با اصلاح بسیاری از پلکان ها، سیستمهای گرمایشی، درهای اضافه و اضطراری برای کلاسها، استفاده از سیم کشیهای ایمن و… میتواند جلوی بسیاری از حوادث مدارس را بگیرد، که شبیه همین وضعیت برای دانشگاه ها، درمانگاه ها، مهدکودکها، پارکها، ساختمانها، مساجد و… نیز وجود دارد.

 

جایگاه ایمنی

یکی دیگر از بخشهای حادثه خیز و مهم، کارخانجات و کارگاه های کشور هستند که مسئله نظارت و بازرسی بر آنها به لحاظ رعایت موارد ایمنی، طبق مبحث دوم از فصل چهارم قانون کار و براساس مقاوله نامه شماره ۸۱ سازمان جهانی کار، به بازرسی کار سپرده شده است، اما متأسفانه این اداره کل به جای این که مستقیماً زیر نظر وزیر باشد، در جایگاه یکی از ۵ زیرمجموعه از ۸ معاونت وزیر کار قرار گرفته است و عملاً مدیر کل بازرسی کار نه میتواند حتی یک وقت کوچک برای ملاقات با وزیر کار بگیرد و نه به لحاظ ساختاری اجازه دارد که مافوق خود را برای رسیدن به وزیر کار دور بزند، ضمناً جایگاهش از جایگاه معاونتهای دیگر وزارت کار پایین تر قرار گرفته است و این در حالی است که وزرای کار نیز در این چند سال نشان داده اند که جایگاه ایمنی در برابر سایر مسائل وزارت عریض و طویل تعاون، کار و رفاه اجتماعی یک جایگاه دست چندم دارد.

البته داشتن یک معاونت یا اداره کل تحت عنوان ایمنی در وزارتخانه ها و نهادها جلوی حوادث را نمیگیرد، بلکه این تنها یکی از الزامات مهم است و شرط کافی نیست. در واقع ایمنی باید در همه بخشهای یک مجموعه مورد توجه باشد و صرف یک بخش نمیتواند جبران اهمال کاری همه را بنماید، لیکن وجود همین یک بخش میتواند در امر هدایت، فرهنگسازی، نظارت، آموزش، مشورت، برنامه ریزی در امر ایمنی مؤثر باشد و اساساً هر کاری اگر یک متولی مشخص نداشته باشد، یا محقق نمیشود و یا درست انجام نمیشود و این اقتضا میکند در همه مجموعه ها، یک بخش ایمنی با اختیارات متناسب و مستقیماً زیر نظر وزیر یا رئیس مجموعه ذیربط قرار گیرد و  این عمل به نهاهای غیر تخصصی مثل حراستها سپرده نشود. تا وقتی که جایگاه ایمنی در وزارتخانه ها، شهرداریها، کارخانجات، کارگاه ها، مهدکودکها، مدارس، دانشگاه ها، ادارات، مساجد، تکایا، خیابانها، ایستگاه های راه آهن، فرودگاه ها، جاده ها، ساختمانهای مسکونی و… جدی گرفته نشود، باید منتظر حوادث دردناک و غیر منتظره دیگر بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سیاوش آقاجانی

حادثه پلاسکو و لزوم نگاه ریشه ای برای جلوگیری از حوادث مشابه

 

حادثه پلاسکوحادثه پلاسکو و دلایل بروز آن و ابعاد تلفات و خسارات جانی، معنوی و مادیش هنوز به aخوبی مشخص نیست ولی چند مسئله در تحلیل این واقعه به خصوص با رویکرد پیشگیری از وقوع حوادث و کاهش شدت تلفات و خسارات آنها قابل توجه است:

  • یکی از عوامل بروز حادثه پلاسکو عدم اولویت ایمنی نسبت به اشتغال و اقتصاد در کشور است. برخی میگویند که آتش نشانی و وزارت کار میتوانستند با اصرار نسبت به ایمن سازی ساختمان پلاسکو و استمداد از دستگاه قضایی، ساختمان مزبور را تا زمان ایمن سازی کامل، تعطیل نمایند اما اهمیت مسئله اشتغال و شرایط بحرانی بیکاری ومشکلات صندوقهای بیمه ای در کشور به نوعی است که هیچ نهادی جرأت بیکار کردن خیل عظیمی از کارگران را به خاطر ارتقای ایمنی که متأسفانه مقوله ای لوکس تلقی میشود، ندارد. شاید امروز همه به راحتی میگویند تعطیل کردن این ساختمان و بیکاری چند هزار کارگر بهتر از وقوع این حادثه بود، ولی اگر قرار باشد ایمنی رعایت شود تعداد زیادی از ساختمانهای مشابه پلاسکو باید تعطیل و کارگرانشان حداقل تا مدتی بیکار و مقرری بگیر بیمه بیکاری شوند، آن موقع است که صدای انتقادات علیه آتش نشانی، وزارت کار و دادگستری از سوی همانها که امروز ایشان را بابت این حریق مؤاخذه میکنند، بلند میشود و شاید بتوان گفت یکی از عوامل کاهش جایگاه ایمنی همین شرایط بد بازار کار است.
  • نکته دوم، ضعف نهادهای مرتبط با ایمنی و یا تعارض نقش در آنها است، آتش نشانی، شهرداری و وزارت کار برای برخورد با کارگاه ها یا مجتمع های ناایمن در سطح شهر باید به دادگستری مراجعه کند و درخواست تعطیل کند که آن هم ممکن است به علت عدم اهتمام جدی به مسئله ایمنی مورد توجه دادگستری قرار نگیرد، ضمناً خود مقوله ایمنی هم در وزارت کار، پس از ادغام در دو وزارتخانه دیگر و با افزایش معاونتهای وزارت کار، به سطح پایین تری تنزل کرده است و بخشهای رفاه، اشتغال و تعاون و روابط کار که همگی دارای معاونت مستقل هستند، در جایگاهی بالاتر از اداره کل بازرسی کار قرار گرفته اند که این ایرادات بدون تقویت ساختارهای مرتبط با ایمنی در وزارت کار، شهرداریها، وزارتخانه ها و سایر نهادها تأمین نمیگردد. البته مسئله ساختار منسجم و قوی برای بازرسی کار به عنوان یک نهاد مستقل در مقاوله نامه بین المللی بازرسی کار پیش بینی شده است که به دلیل عدم توجه به این مسئله، هنوز بازرسی کار فاقد یک جایگاه منسجم، قوی و مستقل است، جایگاهی که به او کمک کند بدون احتیاط و مصلحت سنجی به فکر جلوگیری از حوادث مشابه حادثه پلاسکو باشد.
  • نگاه هزینه ای و لوکس به مسئله ایمنی از دیگر موانع ایمن سازی کارگاه ها و مجتمع های تجاری و مسکونی است در حالی که هزینه کردن صحیح و علمی در مسئله ایمنی، یک سرمایه گذاری سودمند است چرا که با هزینه کمی میتوان جلوی هزینه های هنگفت جانی و مالی مانند آنچه که در حادثه پلاسکو رخ داد را گرفت. اخیراً معاون روابط کار وزارت کار، اعلام کرد که سالانه ۶۰ هزار میلیارد تومان تنها هزینه حوادث ناشی از کار (معادل سه برابر یارانه نقدی کل کشور) میشود که میتوان گفت اگر تنها درصدی از این مبلغ در راستای تقویت نهادهای موثر در ایمن سازی و جهت ارتقای ایمنی کارگاه ها و به منظور جلوگیری از بروز حوادث هزینه شود، مطمئنا میتواند چند برابر آن به کاهش هزینه های حوادث کمک نماید، حال این که این رقم تنها برای حوادث ناشی از کار است و اگر هزینه حوادث در سایر بخشها را نیز مد نظر قرار دهیم میبینیم که با سرمایه گذاری علمی در مقوله ایمنی در بخشهای مختلف، میتوان نرخ بهره وری و رشد اقتصادی را به میزان بالایی ارتقا داد که این نگرش باید از طبقه مدیران تا صنوف به خوبی تبیین شود.
  • نکته چهارم، مسئله فرهنگ ایمنی است، متأسفانه کشور ما در سطوح مختلف، اعم از سطوح بالای مدیریتی تا مردم عادی دچار ضعف شدید فرهنگی در مقوله ایمنی است. ضعف فرهنگ ایمنی را در نحوه رانندگی، شیوه کار کردن، روش نشست و برخاست، نوع بلند کردن اجسام سنگین، نحوه عبور از خیابان، شیوه استفاده از تجیهزات گازی، برقی و… میتوان به وضوح مشاهده نمود. متأسفانه بخشی از خلاء فرهنگ ایمنی در کشور ناشی از تنبلی و عجله است و بخشی نیز ناشی از باورهای غلط نسبت به قضا و قدر؛ حال این که خداوند انسان را موجودی مختار و عاقل خلق کرده است تا با عقل و اراده، مسیر زندگی خود را درست انتخاب کند و همان خداوند انسان را از این که خود را به تهلکه بیفکند نهی میکند. فرهنگ ایمنی باید در خانواده و طرز رفتار والدین و سپس در مهدکودکها، مدارس و دانشگاه ها به فرزندان آموزش داده شود و این طور نیست که ناگهان در مقطعی که فرزندان وارد بازار کار و عرصه جامعه شوند، بتوان نظر ایشان را به رعایت ایمنی جلب کرد.
  • نکته نهایی نیز ضعف در شیوه کاهش شدت حوادث و مسئله امداد رسانی است که نمودش را هم در نهادهای امدادی مثل ستادهای بحران، آتش نشانی، اورژانس و تجهیزاتشان میتوان مشاهده کرد و هم در سطح عامه مردم که نسبت به استفاده از کپسولهای اطفای حریق، شیوه کمکهای اولیه، حفظ بودن شماره تماس نهادهای امدادی، آمادگی برای مواجهه با سیل، حریق و زلزله، نحوه کمک به فرایندهای امدادی، ایجاد مزاحمت نکردن در کار امدادگران و… غافل هستند. اهمیت این امور در کشوری که روی گسل زلزله قرار دارد و نسبت به سیلابها آسیب پذیر است چند برابر میشود، به خصوص که ساختارهای شهری کشور نیز غالباً بدون رعایت اصول ایمنی، حفظ و بعضاً توسعه یافته است و این وضعیت کار امداد رسانی را مشکلتر هم میسازد. مطمئناً بسیاری از حوادث از جمله حادثه پلاسکو یا سانحه قطار سمنان اگر در همان دقایق اولیه و به صورت صحیح توسط مردم یا نهادهای امدادی مهار میشدند، به این سطح آسیب و خسارت نمیرسیدند و این اقتضا میکند که در زمینه نحوه مواجهه با حوادث و شیوه امداد رسانی از سطح مردم عادی تا سطح نهادهای امدادی، بازنگری جدی صورت گیرد.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سیاوش آقاجانی

چرا نتایج گزارش های کارشناسی باهم متفاوتند؟

صرف نظر از این که جدیداً کسانی وارد عرصه ی کارشناسی حوادث ناشی از کار گردیده اند که فاقد هر گونه تجربه و آموزش در این زمینه اند و در تشخیص روابط کار و عوامل فنی دخیل در وقوع حادثه  دچار مشکل می شوند (مراجعه شود به مقاله "نان کارناشناسان در خون کارگران" در همین وبلاگ)، در گزارش کارشناسی حوادث ناشی از کاری که توسط کارشناسان با تجربه و بازرسان کار نیز تهیه می شود، تفاوتهایی وجود دارد که بعضاً مورد گلایه ی مراجع قضایی و اعتراض طرفین دعوی واقع می شود. بررسی عوامل دخیل در اختلاف نظرها به این شرح تقدیم می گردد:

- یکی از دلایل اختلاف در گزارش های کارشناسی در مراحل مختلف و هیأت های مختلف کارشناسی این است که در هر مرحله، اظهارات، شهود، دفاعیات و مستندات جدیدی ارائه شده و ابعاد جدیدی از حادثه آشکار می گردد.

- از دیگر عوامل بروز تفاوت در گزارش های کارشناسی این است با گذشت زمان از  حادثه و طولانی شدن زمان بررسی آن در مراجع قضایی، طرفین دعوی نسبت به پوشاندن حق و یا تحریف آن کوشیده و موجب اخلال در تهیه و تنظیم یک گزارش کارشناسی کامل می گردند.

- یکی از دلایل اختلاف در گزارش های کارشناسی این است که چینش کارشناسان و رشته ها و تخصص های آنان و میزان اطلاعات هیأت های مختلف در حوزه های مختلف متفاوت بوده و این امر منجر به نگرش از زوایای مختلف در مورد علل وقوع حادثه و مقصرین آن می گردد.

- به نظر می رسد یکی از عوامل مهم اختلاف در گزارش های کارشناسی، اختلاف کارشناسان و هیأت های مختلف در تعیین علت یا علل وقوع حادثه و تقدم و تأخر آنها باشد و این گونه است که با تعیین علت های متفاوت و یا تقدم و تأخرهای غیر یکسان در آنها، نتیجه ی بررسی حوادث به خصوص در مورد اجرای دستور مراجع قضایی در تعیین مقصر و میزان قصور متفاوت می گردد.

- از دلایل مهم این تفاوت ها این است که در کشور ما بیشتر قراردادهای کاری شفاهی و غیر مستند بوده و بعضی از قراردادهای مکتوب نیز بدون طی مراحل قانونی و شهود نوشته می شود و بعضاً غیر قابل استناد هستند. بارها دیده ایم که مثلا اسم پیمانکار در لیست بیمه ی کارگران رد شده است و یا این که اسم کارگرِ پیمانکار در لیست بیمه ی غیر کارفرما رد می شود و یا این که قراردادهایی که حق السعی و نحوه ی کار و تبعیت در آنها مبهم بوده و ماهیت کارمزدی یا پیمانکاری در آنها مشخص نیست و حتی مزدها نیز به صورت دستی و بدون رسید پرداخت شده و اینچنین ابهامات مزبور موجب اختلاف در گزارش های کارشناسی می گردد.

- بخشی از اختلافات در حوادث ناشی از کار به دلیل قوانین مختلف، متفاوت و حتی متناقضی است که در بررسی حوادث ناشی از کار مورد استفاده قرار می گیرند. به عنوان مثال قانون کار کارفرمای کارگر را مسئول اصلی کارگر می داند، قانون نظام مهندسی مهندس مجری را مسئول اصلی ایمنی در کارگاه معرفی می کند و قانون مجازات اسلامی مالک یک کارگاه را به لحاظ مسئولیت تاسیسات و یا تجهیزات خود مسئول می داند، و همین قوانین و آیین نامه های موازی و متناقض موجب بروز اختلاف در نتیجه گیری های گزارش حوادث ناشی از کار می گردد.

- بخشی دیگری از اختلاف های گزارش های حوادث ناشی از کار ناشی از تفاوت دستورات مراجع قضایی است، به عنوان مثال یک بازپرس فقط از هیأت کارشناسی می خواهد تا موضوع اعتراض را بررسی کرده و تعیین کنند که اعتراضِ ِ معترض، وارد است یا خیر، یک بازپرس دستور می دهد حادثه از اول بررسی شود و بازپرس دیگری فقط تعدادی سوال از هیأت می کند تا بر اساس آن پاسخ ها، خودش مقصر را تعیین کند و یا این که یک بازپرس از هیأت می خواهد تا گزارش کارشناسان قبل را نیز مد نظر قرار دهند و بازپرس دیگری با چنین چیزی مخالف است.

همه ی اینها اگر چه با دقت نظر کارشناسان و بازرسان کار قابل کاهش است اما هرگز به صورت کامل مرتفع نخواهد شد ولی می توان با برنامه ریزی و حل بخش هایی از این عوامل مانند:

  1. ممانعت از ورود و به کارگیری کارشناسان متفرقه به عرصه ی کارشناسی حوادث ناشی از کار
  2. تشکیل بهتر پرونده در کلانتری ها و پاسگاه ها همراه با اظهارات اولیه ی طرفین دعوی و شهود و گرفتن عکس و فیلم برای پرونده های ناشی از کار
  3.  رفع تناقضات قانونی با اصلاح آنها
  4.  الزام به عقد قراردادهای کتبی کارگری و پیمانکاری برای تمام کارها
  5.  ایجاد وحدت رویه در کار مراجع قضایی در روند بررسی و دستورات قضایی با تشکیل شعب ویژه جرایم قانون کار
  6. کوتاه کردن مدت معطل ماندن پرونده حوادث ناشی از کار در دادگاه ها با تشکیل شعب ویژه ی جرایم قانون کار
  7. وسعت نظر در تعیین دلایل وقوع حادثه و دقت نظر در تعیین مقصر یا مقصران آن

تا حدودی از پراکندگی و اختلاف نظرات کارشناسی کاست.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱
سیاوش آقاجانی

در پاسخ به اظهارات حسین طلا علیه بازرسان کار

http://static2.ilna.ir/thumbnail/GMscyefctbJI/gQ4mmtDF2lJpOJ1PPETd_NbHxlbcOu3T63HAjFxwr8gZ-A0LGgtKdZd8XlTqbfY8/143137-309.jpgدر مورخ ۹۴/۲/۲۹ سوال آقای حسین طلا نماینده محترم مردم تهران از آقای دکتر علی ربیعی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در مجلس شورای اسلامی مطرح گردید. این که نماینده محترم به بحث صیانت از سلامتی و حقوق کارگران اهتمام دارد جای تقدیر دارد اما نوع انتقاداتی که در مجلس به بازرسان کار بیان شد، نشان از این دارد که متأسفانه ایشان راه را به بیراهه رفته اند و سوالات شان حاوی برخی تهمت ها و بی انصافی ها و بی اطلاعی ها بوده است که در این مطلب به برخی از این موارد خواهم پرداخت:

مقدمه بحث دکتر طلا اشاره به افزایش ۲/۷ درصدی حوادث ناشی از کار در سال ۹۳ (براساس آمار اعلامی از پزشکی قانونی کشور)، هزینه ۴۵ هزار میلیارد تومانی حوادث و بیماری های ناشی از کار و در عین حال، کاهش صدور پروانه ساختمان بود. از آنجا که این سه عامل، مقدمه ای برای طرح دغدغه ایشان بود، تحلیل این آمار و اطلاعات از جهات مختلفی مانند میزان افزایش تعداد کارگران در سال ۹۳، کاهش صدور پروانه ساختمان و در عوض اوج فعالیت ساختمان های در مرحله کار در ارتفاع مسکن مهر یا سایر عوامل، نقش کلیدی ایفا می کرد که متأسفانه نه در سؤالات جناب طلا و نه در پاسخ های دکتر ربیعی این تحلیل­ ها به چشم نیامد.

بحث دیگری که به مقدمه­ دغدغه­ مندی جناب طلا باز می­ گردد این است که با توجه به خسارات سنگینی که از حوادث ناشی از کار در کشور وارد می­ شود، چه میزان برای کنترل و کاهش این حوادث بودجه تأمین می شود؟ چقدر امکانات تأمین می­شود؟ آیا حتی هزینه­ ای برای ساخت و پخش چند تیزر تلویزیونی تأمین می­ گردد؟ آیا بودجه ای برای اصلاح ساختار صنایع و تکنولوژی های فرسوده و ناایمن اختصاص داده می­ شود؟ آیا این خسارات سنگین مستلزم برنامه ریزی و بودجه ریزی و نظارت بر حسن اجرای این برنامه­ ها نیست؟! آیا حذف تمام عواملی که می توانند موجب کاهش حوادث شوند و منوط کردن همه چیز به عملکرد بازرسان­ کار، منصفانه و کارگشاست؟!

از دیگر مواردی که در بحث دکتر طلا و دکتر ربیعی برجسته بود، اشاره به تعداد بازرسان­ کار در ایران و مقایسه آنها با کشورهایی مانند آمریکا و ژاپن و فرانسه بود بحث ۱۰۰۰۰ نفر برای بازرسی­ کار بود، در خصوص مورد ۱۰۰۰۰ بازرس کار باید توجه داشت که رقم ۱۰۰۰۰ بازرس کار براساس متوسط تعداد بازرس کار به نسبت تعداد کارگاه های کشور و میانگین تعداد ۵۰۰ بازرسی در کارگاه برای هر بازرس کار به دست آمده است و استاندارد دیگری نیز بر اساس تعداد کارگر قابل تعریف است که براساس آن نیز تعداد بازرس کار موجود باید حدوداً ۸۰ درصد رشد پیدا کند؛ و اما بحث دیگری که در رد قیاس بین تعداد بازرسان­ کار موجود در کشورهای مختلف دنیا قابل توجه است، عدم توجه به تفاوت نیاز صنایع کشورهایی مثل آمریکا و ژاپن و فرانسه که تکنولوژی آن ها پیشرفته، ایمن وبا استاندارد بالاست، با نیاز کشوری است که تکنولوژی صنایعش فرسوده و مستعمل­ اند و این که بسیاری از عوامل دیگری مانند مبادی تولید و واردات تکنولوژی به لحاظ ایمنی در آن کشورها کنترل می شود، در حالی که ما کاری نمی کنیم و تنها پس از واردات تکنولوژی یا ساخت آنها از بازرسان کار توقع داریم تمام صنایع را یک تنه ایمن کنند.

در موارد قبلی به عدم ارائه تحلیل در کنار آمارها و اطلاعات اشاره کردم، ولی این مسئله زمانی بیشتر آزاردهنده می­شود که همین اطلاعات خام مبنای ارزیابی و یا هتک حرمت به قشر و گروهی خاص باشد؛ به راستی با کدام مجوز وجدانی، قانونی و شرعی، می توان به استناد یک سری اطلاعات خام به تمام شاغلین زحمت کش در یک شغل این چنین اتهام و توهین وارد نمود؟! آیا جناب طلا نسبت به قشر پرستار یا معلم یا پزشک هم جرأت داشتند اینگونه جسورانه سخن بگویند؟! داستان چیست که مشاغل پرجمعیت را ناز می­خرند و شغلین بازرسی کار را که از همه طرف تحت هجمه هستند با انواع اتهامات مواجه می سازند؟!

یکی از تلخ­ ترین عبارات جناب طلا این بود که ایشان بازرسان­ کار را مقصر در ایجاد حوادث معرفی کردند، به راستی آیا ایشان متوجه هستند که این نظرشان به لحاظ حقوقی چه تبعاتی دارد؟! آیا می­ توان پلیس را در تصادفات رانندگی مقصر دانست آن هم زمانی که جاده های کشور و خودروهای داخلی ناامن هستند؟! آیا سازمان بازرسی، مجلس، دیوان محاسبات و همه ارگان های نظارتی و حاکمیتی در جرایم و مفاسد اقتصادی و اداری کشور مقصر معرفی می­شوند؟! آیا هر جایگاه نظارتی مقصر است یا آن جایگاه باید تابع شرایط و اختیارات و الزاماتی خاص باشد؟! چگونه یک بازرس­ کار که سالانه نهایتاً دوبار می­ تواند به کارگاهی سرکشی کند می­ تواند در حوادث مقصر قلمداد شود؟! چگونه بازرس­ کاری که به لحاظ حمایت­ های قانونی، عدم تشکیل شعب ویژه جرایم قانون کار و به روز نبودن قانون کار، عملاً با دست خالی و بدون ضمانت های اجرایی قوی به کارگاه­ ها ورود می­ کند می تواند مقصر حوادث باشد؟! آیا مجلسی که سه دهه قانون کار کشور را به روز نکرده است، یا قوه قضاییه­ ای که در برخورد با جرایم قانون­ کار و تخلفات ایمنی از خود حساسیتی نشان نمی دهد، در وقوع حوادث به دلیل عدم بسترسازی برای ایمن کردن کارگاه­ ها مقصر نیستند؟!

یکی دیگر از اشکالات جناب طلا به بازرسی کار این بود که چرا بازرسان کار خودشان حوادث را بررسی یا کارشناسی می­ کنند، ولی به راستی آیا جناب طلا نمی­ دانند که عمل بررسی حوادث ناشی از کار به لحاظ قانون کار و مقاوله نامه­ های بین المللی کار تنها در حیطه تخصصی بازرسان کار است؟! آیا جناب طلا به جای این که جلوی ورود افراد متفرقه به این عرصه را بگیرند، باید بازرسان­ کار که متخصص بررسی حادثه هستند را با تهمت و توهین مواجه کنند؟! آیا ایشان حاضرند طرحی تصویب کنند که دیگر بازرسان کار کلاً از بررسی حوادث ناشی از کار تحت عنوان بازرس کار یا کارشناس دادگستری معاف شوند؟! من به نمایندگی از بازرسان کار عرض می کنم که اگر چنین خدمتی انجام دهند بازرسی کار قدردان ایشان خواهند بود، چرا که عملاً بررسی حوادث هم وقت و انرژی زیادی می گیرد و هم فشار روحی سنگین و اتهامات ناروای زیادی را به بازرسان کار وارد می­ کند، البته این که ایشان چه گروهی را برای قضاوت در خصوص حوادث پیدا خواهند کرد که از بازرسان کار متخصص تر باشند امری است که به خودشان و وجدان خودشان مربوط است.

یکی از بخش­ های تلخ سخنان جناب طلا، ادعای ایشان در خصوص درآمد کلان بازرسان کار است. متأسفانه ایشان چیزی از منابع غیرمعتبر و احتمالاً مغرض با بازرسی کار شنیده اند و متأسفانه بدون تحقیق براساس همان حکم اطلاعات صادر کردند. ایشان گفتند که بازرسان­ کار هم کارشناس بیمه، هم کارشناس دادگستری و هم مشاور هستند و این که درآمدهای کلانی دارند ولی متأسفانه توجه نکردند که غالب بازرسان کار تنها و تنها یک ممر درآمد دارند و آن هم همین شغل کارمندی بازرسی­ کار است که درآمدش نصف مشاغل معادل آن مثل کارشناسان بهداشت کار یا کارشناسان محیط زیست است. متأسفانه یا خوشبختانه حقوق بسیاری از کارگران هم اکنون از حقوق بازرسان کار بیشتر است و این که به جای دلسوزاندن به حال و روز بازرسان کار مظلوم، اینچنین کینه توزانه هجمه می کنند حقیقتاً جای گلایه دارد؛ بحث دیگر در خصوص معدود همکارانی است که عناوین دیگری مانند کارشناس رسمی یا کارشناس بیمه نیز دارند که باید توجه کرد اولاً این نیاز مراجع قضایی و سایرنهادهای رسمی کشور به تخصص بازرسان­ کار است و ثانیاً ورود کارشناسان متفرقه به این عرصه که نسبت به قانون کار و آیین نامه های ایمنی اشراف ندارند در نهایت موجب خسارت به جامعه کارگاهی و خدشه به سیاست های ایمنی بازرسی کار می شود و ثالثاً هیچ جایگزینی برای محدودیت های شغلی که برای بازرسان کار به لحاظ عدم اشتغال در مشاغل دوم یا سوم توقع دارند تاکنون پیش بینی نشده است، به نظرم حتی اگر به همین معدود بازرسان کاری که به امور دیگر مرتبط با ایمنی ورود کرده اند، یک درآمد معادل کارشناسان بهداشت و محیط زیست برای حداقل های معیشتی خود پرداخت کنند، هیچ تمایلی به ورود به این عرصه ها نداشته باشند.

گستره تکالیف بازرسی کار به حدی است که کافرمایان ایشان را حامی کارگر، کارگران ایشان را حامی کارفرما و وزارتخانه شان، ایشان را ضد اشتغال می داند و این میان فقط مانده بود جناب طلا که ایشان هم تهمت های کم کاری، منفعت طلبی و مقصر بودن در حادثه را نصیب شان کند. به نظر می رسد بازرسان کار نه از دو سو، که از همه سو به سرطلا تبدیل شده اند و این همه هجمه و توهین و تهمت در کنار دشواری معیشت چاره ای جز افزایش موج استعفای موجود و واگذاری این هجمه ها به باری تعالی باقی نگذاشته است. متأسفانه امروز شاهدیم که بازرسان کاری که همگی دارای تحصیلات عالیه و تکمیلی در رشته های فنی و مهندسی از دانشگاه های معتبر هستند و از مجاری سخت علمی و گزینشی به جایگاه بازرسی کار دست یافته اند، هم در خانه به لحاظ معیشتی تحت فشارند و هم در حین کار به لحاظ شغلی و هم به لحاظ هجمه های بیرونی.

یکی از نکاتی که جناب طلا به آن اشاره خاص داشتند بحث معادن خطرناک بود که ایشان متوقع بودند این معادن به دادگاه معرفی و تعطیل شوند و از این که وزارت کار این معادن را به وزارت صنایع جهت اصلاح معرفی کرده بود گلایه داشتند ولی به راستی آیا جناب طلا مطمئن هستند که تعطیلی همین کارگاه های زیان ده و بعضاً ناایمن موجب از هم پاشیدگی زندگی کارگران آنها نمی­ شود؟! آیا ایشان تضمین می دهد که با تعطیلی این پنجاه و اندی معدن خطرناک، سایر نمایندگان مجلس به خاطر سیاست­ های منافی اشتغال و ضد تولیدی، جناب وزیر را استیضاح نمی­ کنند؟! تفاوت بازرسان­ کار با جناب طلا همین است که بازرسان­ کار هم مشکلات کارفرما را می بینند، هم تلخی حوادث را، هم معیشت کارگران، هم سیاست­ های دولت، هم شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه و هم قوانینی جاری کشور که بعضاً همه این موارد باهم در تعارض هستند، اگر جناب طلا خواهان کنترل این شرایط هستند، تولیت اشتغال را از دوش وزارت تعاون و کار بردارند تا وزارت­ کار مثل گذشته صرفاً به همان مسائل تنظیم روابط کارگر و کارفرما و صیانت از نیروی کار بپردازد و این چنین دچار ابهام و پیچیدگی نقش نگردد.

یکی از مواردی که مدام در سخنرانی جناب طلا به چشم می­ آید اختلافات بین معاون وزیر و آقای طلا و برخی نمایندگان است که در چند جای سوال از وزیر کار، وزارت کار و معاونت روابط کار متهم به اقدام علیه نمایندگان مجلس شدند و آنچه که خیلی تلخ به نظر رسید این بود که گویی در این دعوا، دیواری کوتاه تر از بازرسان کار پیدا نگردید، به راستی اگر جناب طلا از مسئولان و متولیان وزارتخانه دلخوری داشت چرا تمام کاسه و کوزه ها را بر سر قشر مظلوم بازرس کار شکستند؟! متأسفانه به جای این که جناب طلا موانع ایمن سازی صنایع را به صورت ریشه­ ای تحلیل و بررسی کنند و در جهت رفع آنها از طریق وضع و اصلاح قوانین، یا در نظر گرفتن بودجه مناسب یا نظارت منطقی و هدفمند گام برداند، با ابزار توهین و اتهام به بازرسان کار، ایشان را وسیله عقده گشایی­ های خود نمودند.

در هر صورت اتهامات جناب طلا به بازرسان کار به نظر حقیر قابل پیگیری و بازخواست دنیوی و اخروی است و امیدواریم ایشان که فردی مؤمن و باوجدان هستند، قبل از روز حساب به اصلاح لحن توهین آمیز و جبران اتهامات ظالمانه خود در قبال بازرسان کار اقدام نمایند.

۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سیاوش آقاجانی

جمع بندی بحث الزامات بررسی یا عدم بررسی حوادث ارجاعی

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
سیاوش آقاجانی

جمع بندی بحث مواد 88 و 89 قانون کار با رویکرد ایمن سازی و کاهش حوادث

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
سیاوش آقاجانی

جمع بندی دو جلسه بحث ایمنی کارگاه های ساختمانی و راهکارهای کوتاه مدت مدیریتی و فنی

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
سیاوش آقاجانی

جمع بندی بحث بیمه های مسئولیت مدنی در حوزه حوادث ناشی از کار

//bayanbox.ir/view/7651832306060382870/0442adef7e16ff9cf7d8950bb0041c56.jpgبحث تأثیرات بیمه مسئولیت مدنی در خصوص حوادث ناشی از کار با ارائه نقطه نظرات همکاران در گروه بازرسان کار کل کشور صورت گرفت که نتیجه آن به شرح زیر جمع بندی گردیده است، با توجه به پایان یافتن این بحث در ان شبکه، همکاران عزیز می توانند نسبت به اظهار نظر در خصوص این موضوع در ذیل همین مطلب اقدام نمایند:

طرح سوال: راه اندازی بیمه های مسئولیت مدنی به خصوص در زمینه حوادث ناشی از کار یقیناً تأثیراتی داشته است که تأمل در آن ها در جهت تقویت نقاط قوت و کاهش نقاط ضعف ارزشمند است، در کنار نگاه تحلیل گر به این مسئله باید با ارائه راهکار و پیشنهادهای اجرایی کاری کرد که بیمه ضمن این که کارکرد حمایتی خود را حفظ کند بتواند تأثیر مثبتی در کاهش حوادث و مدیریت ایمنی کارگاه های کشور ایفا کند.
1- بیمه های مسئولیت از این جهت که با کمک به کارفرما از فشار زیاد مالی به کارگاه و نهایتاً سایر کارگران جلوگیری می کنند و از این لحاظ که بدون طولانی شدن پرونده های شکایت، در زمان کمتری به کارگر خسارت پرداخت می کنند و از این لحاظ که از حجم شکایت های پرونده های حوادث کاسته می شه مفیدند.
2- و در عوض از این لحاظ که موجب می شوند کارفرمایان به پشتوانه این بیمه ها در امر جلوگیری از حوادث کمکاری کنند یک زیان بزرگ دارد. بیمه ها یک نقص عمده دیگر هم دارند مبنی بر این که موقع بیمه شدن خوش استقبالند و موقع خدمت دادن بد بدرقه که این مسئله موجب نارضایتی کارفرمایان و کارگران می گردد و عملاً کافرما هرچقدر هم که کلوزهای مختلف بیمه را علامت می زند بازهم در موقع نیازاز پاسخگویی بیمه ها مطمئن نیستند.
3-تعدادی از همکاران از این مسئله که بیمه های مسئولیت، مجاناً از زحمات بازرسان کار به نفع خودشان سوءاستفاده می کنند ناراحت بودند که البته همه باید قبول کنیم که بررسی و تحلیل حوادث ناشی از کار فارغ از محل استفاده آن از وظایف مصرح قانونی بازرسان کار است و سوءاستفاده بیمه ها از این گزارش ها، حتی با علم بر این که بیمه از آن استفاده خواهد کرد نمی تواند دلیلی برای عدم بررسی حوادث و یا مقاومت در این خصوص تلقی گردد.
4- یکی از آفات بیمه های مسئولیت این است که این بیمه ها بعضا موجب می شوند تا کارگر و کارفرما با تبانی و ظاهرسازی به دنبال صحنه سازی و کتمان واقعیات باشند و حتی حوادث غیر کاری را ناشی از کار جلوه دهند که حتی به نوشتن قراردادهای صوری نیز اقدام می کنند که این پرونده ها با توجه به پیچیدگی که دارند وقت و زحمت زیادی را مصروف می کنند که در این خصوص پیشنهاد می شود کلیه اظهارات کارگر و کارفرما و شهود کتباً ثبت و مورد تأیید و امضا و اثر انگشت ایشان قرار گیرد تا کمی از این صحنه سازی ها کاسته شود.
5-در صورت اصلاح بیمه نامه ها به نحوی که هم فرایند بیمه شدن تنها با پیش شرطِ داشتن حداقل های ایمنی در کارگاه صورت گیرد و هم با تشویق های بیمه ای از کارگاه های ایمن، به ایمن سازی کارگاهها کمک نماید. در صورتی که داشتن حداقل های بیمه ای در کارگاه توسط کارشناسان ذیصلاح تأیید گردد هم گامی درجهت ایمن سازی کارگاه ها برداشته شده است و هم از فرارهای شرکت های بیمه ای تا حدودی جلوگیری می شود.
6- با توجه به ماهیت کارگاه های ساختمانی، بحث بیمه های کارگاه های ساختمانی باید در فواصل کمتر از یکسال و حتی مرحله به مرحله عملیات ساختمانی صورت گیرد تا عملاً فرصت کنترل حداقل های بیمه ای در کارگاه مهیا باشد.
7-یکی از مواردی که متأسفانه مغفول مانده است عدم استفاده از توان و منافع بیمه های مسئولیت د رجهت کاهش حوادث ناشی از کار است، از آن جهت که اداره کل بازرسی کار و بیمه های مسئولیت و تأمین اجتماعی مشترکاً از کاهش حوادث منتفع می شوند باید حول این اشتراک همکاری هایی صورت گیرد تا از پتانسیل مالی بیمه ها برای کاهش حوادث استفاده شود که یقیناً این امر با کاهش هزینه های بیمه ها در زمینه ی دیه و هزینه درمان و خسارت و هزینه های از کارافتادگی و ... موجب انتفاع بیمه ها و در پی آن کاهش هزینه های بیمه ها و ارزان شدن آنها خواهد شد.
8-یکی از مواردی که می تواند آثار منفی بیمه های مسئولیت را در ایمن سازی کارگاه خنثی کند بحث جریمه های مبحث جرایم قانون کار در خصوص حوادث است که البته با توجه به احتمال افزوده شدن کلوزی جدید به بیمه های مسئولیت این مسئله نیز به زودی خنثی می گردد ولی در هر صورت هزینه های عدم ایمن سازی را می افزاید و این افزایش هزینه تا حدودی انگیزه ایمن سازی را تقویت می کند که کارآیی و اثربخشی این روش مستلزم دو اقدام است یکی این که شعب ویژه جرایم قانون کار تأسیس گردد و دوم این که حداقل های ایمنی در بدو بیمه کردن کارگاه لحاظ گردد.
9-یکی از مواردی که در خصوص بیمه کردن کارگاه ها پیشنهاد شد این بود که طبق ماده 87 قانون کار به غیر از نقش های عملیات های ساختمانی، نقشه های عملیات ایمن سازی برای هر مرحله نیز توسط مهندسان ایمنی تهیه و توسط نظام مهندسی ایمنی تأیید گردد و بیمه های مسئولیت در خصوص بیمه کردن کارگاه های ساختمانی داشتن و رعایت کردن این نقشه های ایمنی را پیش شرط بیمه کردن (و نه خدمات دادن) قرار دهند که البته این مسئله مستلزم اجرای طرح مهندسان ایمنی و نظام مهندسی ایمنی است.

10-با توجه به ماهیت انتفاعی بیمه ها باید سخت گیری های بیمه به قبل از بیمه کردن موکول شود و سخت گیری های بعد از وقوع حادثه به اقل ممکن برسد، به همین منظور همه ی طرح های مرتبط با این موضوع باید از افزایش راه های فرار بیمه های مسئولیت در حمایت از آسیب دیدگان از حوادث جلوگیری کنند.
11-استفاده از ظرفیت بیمه ها به نفع ایمنی، مستلزم همکاری گروهی بین بیمه مرکزی و تأمین اجتماعی و اداره بازرسی کار و ... است که گویا برخی استان ها در این خصوص طرح های خوبی را تا مرحله تصویب به پیش بردند که گویا علی رغم ارسال به اداره کل بازرسی کار تا کنون تصویب یا اجرایی نگردیده است و این مستلزم عزم، وقت و انرژی خاص اداره کل بازرسی کار برای ارائه و اجرای طرح های مناسب و هدایت بیمه هاست.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سیاوش آقاجانی

دلایل سهم بالای حوادث کارگاه های ساختمانی

حدود نیمی از حوادث ناشی از کار در کشور ما مربوط به حوادث کارگاه های ساختمانی است، که حدود 70 درصد از حوادث ساختمانی نیز در نتیجه ی سقوط از ارتفاع رخ می دهد که به همین دلیل در کنار کمیت بالای حوادث ساختمانی، این حوادث شدیدترین مصدومیت ها را نیز اعم از فوت و آسیب های نخاعی به همراه دارند.

با توجه به کمیت و شدت حوادث ناشی از کار در این مطلب به دلایل

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سیاوش آقاجانی

دو عامل مهم احیای جایگاه بازرسی کار، ارتقای ایمنی و کاهش حوادث

بازرس کاربازرسی کار به عنوان مرجع نظارت بر مقررات ناظر بر شرایط کار، قانون کار و آیین نامه های حفاظت فنی تنها ارگان حاکیمتی است که این تکالیف را برعهده دارد و این مسئله نه تنها با طرح مبحث مستقلی به نام "بازرسی کار" در قانون کار گنجانده شده است، بلکه به عنوان یک تکلیف مصرّح در مقاوله نامه­های بین المللی کار به خصوص مقاوله نامه شماره 81 سازمان جهانی کار، گنجانده شده است.

دامنه ی اختیارات و مسئولیت های بازرسی کار محدوده ی وسیعی از نظارت تا آموزش و پیشنهادِ پیش نویس آئین نامه و پژوهش و تحلیل و بررسی حادثه و تعقیب متخلفین از قانون را در بر می­گیرد که با توجه به این دامنه­ی گسترده، ساختار سازمانی اداره کل بازرسی کار و شرح وظایف بازرسان کار تعریف شده و شکل گرفته است تا بتواند مسئله ی حیاتی ایمنی در کارگاه ها را به نحو مطلوب به سرمنزل مقصود برساند، اما آن چه که در این خصوص شاهدیم عدم موفقیت نسبی در این مسئولیت های خطیر است که برای رسیدن به نقطه ی مطلوب به دو عامل مهم و توأمان

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سیاوش آقاجانی